next page

fehrest page

back page

3 - نمازهاى چهار ركعتى حضرت فاطمه عليهاالسلام 
چهار ركعت نماز معروف حضرت فاطمه عليهاالسلام
قال الصادق عليه السلام : من صلى اءربع ركعات فقراء فى كل ركعة بخمسين مرة قل هو الله احد كانت صلاة فاطمة عليهاالسلام و هى صلاة الاوابين (1212). (1213)
ترجمه :
امام صادق عليه السلام فرمايد:
هر كه چهار ركعت نماز بگزارد و در هر ركعتى بعد از سوره حمد پنجاه مرتبه سوره قل هو الله احد بخواند، نماز حضرت فاطمه عليهاالسلام را به جاى آورده ، و آن نماز اوابين است .
نماز شب جمعه هر هفته
روى عن النبى صلى الله عليه و آله اءنه قال : من قراء فى ليلة الجمعة اءو يومها قل هو الله اءحد ماءتى مرة فى اءربع ركعات فى كل ركعة خمسين مرة غفرت ذنوبه و لوكانت مثل زبد البحر، و يسبح عقيبها فيقول : سبحان ذى العز الشامخ المنيف ؛ سبحان ذى الجلال الباذخ العظيم ، سبحان ذى الملك الفاخر القديم ؛ سبحان من لبس البهجة و الجمال ؛ سبحان من تردى بالنور و الوقار؛ سبحان من يرى اءثر فى الصفا؛ سبحان من يرى وقع الطير فى الهواء؛ سبحان من هو هكذا لا هكذا غيره .
ثم يقول : اللهم انى اءتوجه اليك بهم و اءساءلك باسمك العظيم الذى اءمرت ابراهيم عليه السلام اءن يدعو به الطير فاءجابته ، و باسمك العظيم الذى قلت للنار (كونى بردا و سلاما على ابراهيم )(1214) فكانت ؛ و بحق اءحب اءسمائك اليك ، و اءشرفها و اءعظمها اجابة و اءنجحها طلبة ، و بما اءنت اءهله و مستحقه و مستوجبه ، و اءتوسل اليك و اءرغب اليك و اءتصدق منك ، و اءستغفرك ، و اءستمنحك ، و اءتضرع اليك ، و اءخضع لك ، و اقر بسوء صنيعتى ، و اءتملقك و الح عليك ؛ و بكتبك التى اءنزلتها على اءنبيائك و رسلك : صلواتك عليهم من التوراة و الانجيل و الزبور و القرآن العظيم من اءولها الى آخرها، فان فيها اسمك الاعظم و بما فيها من اءسمائك العظمى اءتقرب اليك و اءساءلك اءن تصلى على محمد و آل محمد، و اءن تفرج عن آل محمد و تقدم بهم الى كل خير و تبداء بهم فيه ، و تفتح اءبواب السماء لدعائى و ترفع عملى فى عليين ، و تعجل فى هذه الساعة و هذه الليلة فرجى ، و تعطينى سؤ لى فى الدنيا و الاخرة .
يا من لا يعلم كيف هو و حيث هو و قدرته الا هو، يا من سد بالهواء بالسماء و دحى الارض على الماء، و اختار لنفسه خير الاسماء الحسنى ، يا من سمى نفسه بالاسم الذى به يقضى حاجة من يدعوه ، اءساءلك بهذا الاسم فلا شفيع اءقوى له منه ، و اءن تصلى على محمد و آل محمد، و اءن تقضى حاجتى ، و تسمع دعواتى ، بحق محمد و على و فاطمة و الحسن و الحسين و اءوصيائهم - صلواتك و سلامك عليهم - و فيشفعوا لى اليك ، و فشفعهم فى و لا تردنى خائبا، بحق لا اله الا اءنت . ثم سل حاجتك
(1215)
ترجمه :
از رسول اكرم صلى الله عليه و آله روايت شده كه ايشان فرمودند:
هر كس در شب جمعه يا روز آن چهار ركعت نماز بخواند و در هر ركعت آن يك مرتبه سوره حمد و پنجاه مرتبه سوره قل هو الله احد را قرائت كند گناهان او بخشوده مى شود هر چند كه بسيار باشد سپس در خاتمه نماز اين تسبيح را مى گويد:
پاك و منزه است او كه دارنده عزت ، بلندى مرتبه و مقام رفيع است ؛ پاك و منزه است او كه دارنده عظمت و بزرگى مى باشد؛ پاك و منزه است او كه حكومت مطلق جاويد براى اوست ؛ پاك و منزه است او كه لباس بهجت و زيبايى بر تن كرده ؛ پاك و منزه است او كه جامه نور و وقار بر تن پوشيده است ؛ پاك و منزه است كسى كه اثر پاى مورچه را بر سنگ صاف مى بيند؛ پاك و منزه است خدايى كه چگونگى پرواز پرنده را در هوا مى داند؛ پاك و منزه است خداوندى كه اين چنين است و كسى چون او نمى باشد.
و سپس اين دعا را مى خواند:
خداوندا، من به وسيله آنان به تو روى آوردم ، و از تو مى خواهم به آن اسم عظيمت كه به ابراهيم عليه السلام آموختى تا پرنده را به وسيله آن صدا كند و پرنده او را اجابت كرد، و به آن اسم عظيمى كه به سبب آن به آتش گفتى : بر ابراهيم سرد، و او را سالم بدار و اجابت نمود، و به حق محبوبترين نامهايى كه دارى و شريف ترين و برترين آنها كه اگر تو را به آنها بخوانند اجابت مى كنى و نجات مى بخشى ، و به هر اسمى كه اهل ، سزاوار و شايسته آنى و به تو توسل مى جويم ، و به تو روى مى آورم ، و آنچه را كه از تو باشد تصديق مى كنم ، و از تو آمرزش مى طلبم ، و از تو بخشش مى جويم ، و به پيشگاه تو ناله و زارى مى كنم ، و دست تضرع به درگاهت دراز مى كنم ، و در برابر تو سر تواضع و تسليم فرود مى آورم ، و فقط از تو مى ترسم ، و در نزد تو به بدعملى خود اعتراف مى كنم ، و تو را تملق مى گويم و فقط تو را بزرگ مى دارم و از تو تمنا دارم . و به حق كتابهايى كه بر پيامبرانت نازل فرمودى ، به حق تورات ، انجيل ، زبور، و تمام قرآن عظيم از اول تا آخر آن ، كه در آنها نامهاى اعظم خود را قرار داده اى و به حق هر چه كه نامهاى اعظم تو در آن قرار دارد، به تو تقرب مى جويم . و از تو مى خواهم كه بر محمد و خاندان محمد درود فرستى ، و مشكلات و سختى ها را از راه ايشان بردارى ، و گشايش در كار مرا با گشايش در كار آنان همراه سازى ، و در هر خيرى آنان را مقدم داشته و از ايشان آغاز كنى ، و از تو مى خواهم كه درهاى آسمان را براى دعاى من بگشايى ، و اعمال شايسته و صالح مرا در آسمانها بالا برى ، و در رهايى من در اين ساعت و در اين شب تعجيل فرمايى ، و گشايش و بخشش مرا در دنيا و آخرت امضا نمايى .
اى خدايى كه ، كس نمى داند چگونه اى ، كجايى و قدرتت به چه اندازه است ، اى كسى كه هوا را به واسطه آسمان مسدود نموده اى ، و زمين را بر روى آب گسترده اى ، و براى خود بهترين و برترين نامها را برگزيده اى ، اى خدايى كه خود را به اسمى ناميده اى كه هر كه تو را به آن نام خواند اجابت مى كنى ، من از تو به حق آن اسم كه شفيعى برتر و بالاتر از آن ندارم تقاضا دارم كه بر محمد و خاندان محمد درود فرستى ، و حوايج مرا برآورده سازى ، و دعاهاى مرا اجابت نمايى ، و به حق محمد، على ، فاطمه ، حسن ، حسين ، و جانشينان آنها - كه صلوات و سلام تو بر آنها باد - تقاضا دارم كه چنان كنى كه تا آنها مرا در نزد تو شفاعت كنند و تو نيز شفاعت آنان را در حق من بپذيرى و مرا نااميد برنگردانى ، اى خدايى كه معبودى غير از تو نيست .
و پس از اين دعا، نيازها و حاجتهاى خود را از خداوند تبارك و تعالى مى خواهى .
نماز روز جمعه هر هفته
قال صفوان بن يحيى : دخل محمد بن على الحلبى على اءبى عبدالله عليه السلام فى يوم الجمعة فقال له : تعلمنى اءفضل ما اءصنع فى هذا اليوم ، فقال عليه السلام : يا محمد ما اءعلم اءن اءحدا كان اءكبر عند رسول الله صلى الله عليه و آله من فاطمة عليهاالسلام و لا اءفضل مما علمها اءبوها محمد بن عبدالله ، قال : من اءصبح يوم الجمعة فاغتسل و صف قدميه و صلى اءربع ركعات مثنى مثنى ، يقرء فى اءول ركعة الحمد و الاخلاص خمسين مرة و فى الثانية فاتحة الكتاب و العاديات خمسين مرة ، و فى الثالثة فاتحة الكتاب و اذا زلزلت الارض خمسين مرة ، و فى الرابعة فاتحة الكتاب و اذا جاء نصرالله والفتح خمسين مرة فاذا فرغ منها دعا فقال :
الهى و سيدى من تهيا اءو تعبا اءو اءعد اءو استعد لوفادة الى مخلوق رجاء رفده و فوائده و نائلة و فواضله و جوائزه ؛ فاليك يا الهى كانت تهيئتى و تعبئتى و اعدادى و استعدادى رجاء رفدك و معروفك و نائلك و جوائزك ؛ فلا تخيبتى من ذلك يا من لا يخيب مسئلة سائل و لا تنقصه عطية نائل ؛ فانى لم آتك بعمل صالح قدمته ، و لا بشفاعة مخلوق رجوته ، اءتقرب اليك بشفاعة محمد و اءهل بيته - صلوات الله عليهم اءجمعين - اءرجوا عظيم عفوك الذى عفوت به على الخاطئين عند عكوفهم على المحارم ، فلم يمنعك طول عكوفهم على المحارم ، اءن عدت عليهم بالمغفرة ، و اءنت سيدى العواد بالخطاء، اءسئلك بمحمد و آله طاهرين اءن تغفر لى ذنبى العظيم فانه لا يغفر ذنبى العظيم الا العظيم ، يا عظيم يا عظيم يا عظيم يا عظيم يا عظيم يا عظيم
(1216)
ترجمه :
صفوان بن يحيى گفته : محمد بن على حلبى بر امام صادق عليه السلام در روز جمعه وارد شده گفت : بهترين كارى را كه مى توانم در اين روز انجام دهم ، به من بياموز.
امام صادق عليه السلام فرمودند: كسى را نزد پيامبر صلى الله عليه و آله عزيزتر و گرامى تر از فاطمه عليهاالسلام و چيزى را بهتر از آنچه كه به وى آموخت ، نمى يابم :
روز جمعه غسل كرده و دو نماز دو ركعتى بگزار و در ركعت اول آنها يك بار سوره حمد و پنجاه مرتبه سوره قل هو الله احد و در ركعت دوم پس از حمد پنجاه مرتبه سوره والعاديات ، و در ركعت سوم بعد از حمد پنجاه بار سوره اذا زلزلت ، و در ركعت چهارم نيز پس از سوره حمد پنجاه مرتبه سوره اذا جاء نصرالله والفتح بخوان ، و سپس اين دعا را بخوان :
اى معبود و مولاى من ، هر كس آماده مى شود يا عبا بر دوش مى اندازد يا تدارك مى بيند و مهيا مى شود تا به سوى مخلوقى ، به اميد عطا، فايده ، منفعت ، كرم و احسانش برود؛ ولى بارخدايا، آماده شدن من ، عبا بر تن كردنم ، تدارك ديدنم و مهياشدنم به اميد عطا، نيكى ، دستگيرى ، و جوايز توست ؛ پس مرا از اينها محروم مگردان اى كسى كه درخواست كننده را در اجابت خواسته اش نااميد نمى كنى و عطاى گيرنده را كم نمى گذارى ، بلكه به شفاعت محمد صلى الله عليه و آله و اهل بيت او - كه درود بر همه آنان باد - به تو نزديكى مى جويم و اميد عفوى بزرگ را دارم ، همان عفو بزرگى كه بر خطاكاران به هنگامى كه بر گناهان اصرار مى ورزند ارزانى مى كنى و پافشارى آنان بر معصيت تو را از اينكه آنان را بيامرزى بازنمى دارد، و تو اى آقاى من ، با نعمت و لطف به آنان روى مى آورى ؛ ولى اى مولا، بازگشت من به خطاها و گناهان است ، پس به حق محمد صلى الله عليه و آله و خاندان پاك او از تو مى خواهم گناه عظيم مرا ببخشايى كه گناه بزرگ مرا جز بزرگ نمى بخشايد، اى بزرگ ، اى بزرگ ، اى بزرگ ، اى بزرگ ، اى بزرگ ، اى بزرگ !
4 - ساير نمازهاى حضرت فاطمه عليهاالسلام 
نماز شبهاى چهارشنبه
قالت فاطمة عليهاالسلام : علمنى رسول الله صلى الله عليه و آله صلاة ليلة الاربعاء فقال : من صلى ست ركعات يقراء فى كل ركعة الحمد و (قل اللهم ملك الملك تؤ تى الملك من تشاء و تنزع الملك ممن تشاء، و تعز من تشاء و تذل من تشاء، بيدك الخير، انك على كل شى ء قدير تولج الليل فى النهار و تولج النهار فى الليل ، و تخرج الحى من الميت ، و تخرج الميت من الحى ، و ترزق من تشاء بغير حساب )(1217)، فاذا فرغ من صلاته قال : جزى الله محمدا ما هو اءهله ، غفرالله له كل ذنب و اءعطاه من الثواب ما لا يحصى ترجمه حضرت فاطمه عليهاالسلام گفت :
:

(1218)
رسول خدا صلى الله عليه و آله نمازى را براى شب چهارشنبه به من آموخت و گفت :
هر كس شش ركعت نماز بخواند و در هر ركعتى پس از سوره حمد، دو آيه (قل اللهم مالك الملك ...)(1219) و (ترزق من تشاء بغير حساب ) (1220) را بخواند، و هنگامى كه از نماز فارغ شد بگويد: جزى الله محمدا ما هو اءهله - يعنى خداوند محمد صلى الله عليه و آله را به چيزهايى كه شايسته اوست جزاى خير دهد - خداوند گناهان او را مى بخشد و آنقدر ثواب به او عطا مى كند كه قابل شمارش نباشد.
نماز آخر شبهاى شنبه از ماه رمضان
قال الشيخ المفيد:(1221) صلاة فاطمة عليهاالسلام عشرين ركعة فى آخر ليلة السبت من شهر رمضان (1222)
ترجمه :
شيخ مفيد رحمه الله گويد:
نماز حضرت فاطمه عليهاالسلام براى آخر شبهاى شنبه از ماه رمضان ، بيست ركعت بوده است .
5 - نماز توسل و استغاثه به حضرت فاطمه عليهاالسلام 
نماز اول
حسن بن فضل طبرسى گويد: به هنگام حاجت و نياز به حضرت فاطمه عليهاالسلام متوسل شويد، براى توسل به حضرتش دو ركعت نماز به جاى آوريد و پس از سلام سجده كرده صد مرتبه بگوييد: يا فاطمة ، و سپس ‍ سمت راست صورت را بر زمين بگذاريد و صد مرتبه يا فاطمه بگوييد و بعد از آن ، سمت چپ صورت را بر زمين گذاشته صد مرتبه ديگر يا فاطمه مى گوييد و پس از آن اين دعا را مى خوانيد:
يا آمنا من كل شى ء، و كل شى ء منك خائف حذر، و اءساءلك باءمنك من كل شى ء و خوف كل شى ء منك : اءن تصلى على محمد و آل محمد، و اءن تعطينى اءمانا لنفسى و اءهلى و مالى و ولدى حتى لا اءخاف اءحدا، و لا اءحذر من شى ء اءبدا، انك على كل شى ء قدير (1223)
نماز دوم
سيد بن طاووس گويد: مفضل بن عمر از امام صادق عليه السلام روايت كرده : به هنگام حاجت و بروز مشكلات به فاطمه عليهاالسلام متوسل شويد و ابتدا دو ركعت نماز به جاى آوريد و پس از سلام سه مرتبه تكبير بگوييد و بعد از آن تسبيح حضرت فاطمه را به جاى آورده سپس سجده كرده صد مرتبه بگوييد: يا مولاتى فاطمة اءغيثينى ، و سپس سمت راست صورت خود را بر زمين گذاريد و صد مرتبه مثل آن را گفته و بعد سمت چپ صورت را بر زمين گذاريد و همان را مى گوييد و سپس سجده نموده همان ذكر را صد و ده مرتبه ديگر بر زبان مى آوريد و پس از آن حاجتهاى خود را از خداوند طلب مى كنيد.(1224)
فصل پنجم : آشنايى با تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام و اقسام آن
تسبيح از ديدگاه ائمه طاهرين عليهم السلام عبارت از ذكرى است كه در همه حال و همراه با هر كارى مى توان را را زمزمه كرد و به وسيله آن به خداوند متعال تقرب جست ، زيرا نه محتاج مقدمات است و نه آداب ويژه اى مى طلبد. فاطمه زهرا عليهاالسلام جزء نادر كسانى است كه به سبب اطلاع از موضع قرآن درباره تسبيح و شناخت عظمت مقام خداوندى ، لحظه اى از ياد خدا غافل نبود، و لذا در هر حال و ضمن هر كار، خداوند متعال را به وسيله ذكرهايى كه در اين فصل و فصل بعد فهرست كرده ايم ، تسبيح و تمجيد مى نمود.
حضرت امام محمدباقر عليه السلام درباره تسبيح حضرت زهرا عليهاالسلام مى فرمايد: خداوند متعال به چيزى از تسبيح حضرت زهرا عليهاالسلام نشده است ، همانا اگر چيزى بافضيلت تر و برتر از آن وجود داشت ، رسول خدا آن را به دخترش تعليم مى نمود.(1225)
و امام صادق عليه السلام در اين باره فرمايد:
هر كس خداوند را به وسيله تسبيح حضرت زهرا عليهاالسلام مورد ستايش ‍ قرار دهد، همانا خداوند را به ذكر كثير - برترين ذكر - ياد نموده است .(1226)
و هم ايشان فرمايند:
ما فرزندانمان را به تسبيح حضرت زهرا عليهاالسلام فرمان مى دهيم ، همان طور كه آنها را به نماز فرا مى خوانيم .(1227)
ذكر برخى تسبيحات كه حضرت فاطمه عليهاالسلام به وسيله آنها با خداوند راز و نياز مى نمود:
1 - تسبيحى كه ابتدايش عبارت سبحان ذى الجلال البادخ العظيم است .(1228)
2 - تسبيحى كه ابتدايش عبارت سبحان من استنار بالحول و القوة است .(1229)
3 - تسبيحى كه ابتدايش عبارت سبحان من تواضع كل شى ء لعظمة است .(1230)
4 - تسبيحى كه ابتدايش عبارت سبحان من يعلم جوارح القلوب است .(1231)
5 - تسبيحى كه مشهورترين و رايج ترين تسبيحات آن حضرت است كه در آن ذكرهاى الله اكبر (سى و چهار مرتبه ) و سبحان الله (سى و سه مرتبه ) و الحمدلله (سى و سه مرتبه ) گفته مى شود.(1232)
تذكر: هر يك از اين اقسام را تفصيل و توضيحاتى است كه منابع ذكر شده در پاورقى حاوى آنها مى باشد.
و نيز توضيحات شافى را در كتابى كه به نام تحقيقى در تسبيح و تسبيحات حضرت فاطمه عليهاالسلام نوشته ايم آورده و در هر مورد بحثهاى مستندى ارائه نموده ايم . و جهت مزيد اطلاع خوانندگان گرامى ، آن را به عنوان ضميمه پنجم همين كتاب آورده ايم كه اميد است مورد استفاده قرار گيرد.
فصل ششم : آشنايى با برخى حرزها و تعويذهاى حضرت فاطمه عليهاالسلام
انسان هميشه در معرض هجوم شياطين قرار دارد و همواره توسط نفس ‍ اماره خويش تهديد مى شود، يكى از راههاى مقابله با اين دو پديده اغواگر و گمراه كننده ، به ياد خداوند بودن ، پناه بردن به او، و استغاثه به درگاه بى بديل بارى تعالى است .
فاطمه صديقه عليهاالسلام با حرزها و تعويذهايى كه برخى از آنها را در اين فصل ملاحظه مى كنيد، در هر فراغتى كه پيش مى آمده ، به وسيله اين حرزها و تعويذها، به ريسمان محكم الهى چنگ مى زده و از او براى سلامت و سعادت خود طلب مساعدت و يارى مى نموده است .
1 - حرز مشهور حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام 
بسم الله الرحمن الرحيم يا حى يا قيوم ، برحمتك استغيث فاءغثنى ، و لا تكلنى الى نفس طرفة عين اءبدا، و اءصلح لى شاءنى كله (1233)
2 - حرز ديگر 
بسم الله الرحمن الرحيم يا حى يا قيوم ، برحمتك استغيث فاءغثنى اللهم زحزحنى عن النار، و اءدخلنى الجنة ، و اءلحقنى باءبى محمد صلى الله عليه و آله (1234)
3 - حرز ديگر 
بسم الله الرحمن الرحيم يا رب الاولين و الاخرين ، و يا خير الاولين و الاخرين ، و يا ذوالقوة المتين ، و يا راحم المساكين ، يا اءرحم الراحمين (1235)
4 - حرز ديگر 
بسم الله الرحمن الرحيم اللهم انى استهديك لارشاد اءمرى ، و اءعوذ بك من شر نفسى ، اللهم عملت سوءا و ظلمت نفسى ، فاغفرلى انه لا يغفر الذنوب الا اءنت (1236)
5 - حرز ديگر 
اسئلك اللهم اءن تصلى على محمد و آل محمد، و اءن تعطينى من الخير ما سئلوا، و اءن تعيذنى من شر ما استعاذو. و اءسئلك من الخير كله عاجله و آجله ، ما علمت منه و ما لم اءعلم ، و اءعوذ بك يا رب من همزات الشياطين ، و اءعوذ بك رب اءن يحضرون (1237)
6 - حرز ديگر 
رب استجيرك من النار فاءجرنى ، رب اءعوذ بك من النار فاءعذنى ، اءفرغ اليك من النار فاءبعدنى ، رب استرحمك مكروبا فارحمنى ، رب استغفرك لما جهلت فاغفر لى ، قد اءبرزنى الدعاء للحاجة اليك فلاتؤ يسنى ، يا كريم ذالالاء و الاحسان و التجاوز (1238)
و حرزها و تعويذها ديگرى كه براى پرهيز از تطويل ذكر آنها را ترك مى كنيم .
فصل هفتم : آشنايى با برخى دعاهاى حضرت فاطمه عليهاالسلام 
1 - دعاهاى حضرت فاطمه عليهاالسلام براى روزهاى هفته (هفت مورد)(1239)
2 - دعاهاى حضرت فاطمه عليهاالسلام در تعقيب نمازهاى پنج گانه (پنج مورد)(1240)
3 - دعاى آن حضرت براى كسب خلقيات نيكو و شايسته (1241)
4 - دعاى آن حضرت براى برآورده شدن حاجات (1242)
5 - دعاى آن حضرت براى آسان شدن كارها و پرداخت ديون (1243)
6 - دعاى آن حضرت براى هنگام خواب (1244)
7 - دعاى آن حضرت براى هنگام رؤ يت هلال ماه رمضان (1245)
8 - دعاى آن حضرت براى رفع تب (1246)
9 - دعاى آن حضرت براى كسب مكارم اخلاق (1247)
10 - دعاى آن حضرت براى دفع خوابهاى پريشان (1248)
11 - دعاى آن حضرت براى رهايى از آفات و هلكات (1249)
12 - دعاى آن حضرت براى رفع بى خوابى (1250)
13 - دعاى آن حضرت در روزهاى جمعه ، روز عرفه و عيد فطر(1251)
14 - دعاى ديگر آن حضرت براى برآورده شدن حاجات (1252)
15 - بحارالانوار، ج 92 ص 196، به نقل از دعوات راوندى .
16 - دعاى حضرت فاطمه براى شيعيان و دوستدارانش (1253)
17 - دعاى حضرت فاطمه براى مطالبه روزى از خداوند متعال (1254)
18 - دعاى نور كه آن حضرت به سلمان تعليم فرمود(1255)
19 - دعاى تاءمين (1256)
20 - دعاى هنگام احتضار(1257)
21 - آخرين دعا و راز و نياز آن حضرت قبل از رحلت .(1258)
لازم به يادآورى است كه مشروح اين ادعيه و اذكار و حرزها را در ضمايم ششم ، هفتم و هشتم همين كتاب خواهيد يافت .
مصادر و منابع تحقيق و تعليق 
1 - اتحاف السائل : مناوى (1035 ه )
2 - احتجاج : طبرسى
3 - احياء علوم الدين : غزالى (505 ه )
4 - اخبار اصبهان : ابونعيم اصفهان (430 ه )
5 - اخبار فاطمه : ابوعلى صولى
6 - اختصاص : شيخ مفيد (413 ه )
7 - ادعيه و اذكار حضرت فاطمه عليهاالسلام : محمد روحانى على آبادى
8 - ارشادالقلوب ديلمى (ق 5 و 6 ه )
9 - استبصار: شيخ طوسى (460 ه )
10 - استيعاب : ابن عبدالبر (463 ه )
11 - اسدالغابة : ابن اثير جزرى (606 ه )
12 - اسرار و آثار تسبيح حضرت زهرا عليهاالسلام : عليرضا رجالى تهرانى
13 - اصابه : ابن حجر عسقلانى (852 ه )
14 - اعلام الدين
15 - اقبال الاعمال : سيد بن طاووس (664 ه )
16 - اقتصاد: شيخ طوسى (460 ه )
17 - امالى ابوالمفضل شيبانى
18 - امالى شجرى (ق 4 ه )
19 - امالى شيخ طوسى (460 ه )
20 - امالى شيخ مفيد (413 ه )
21 - امالى صدوق (381 ه )
22 - الامامة و السياسة : ابن قتيبه دينورى (276 ه )
23 - انتصار: سيدمرتضى (436 ه )
24 - انساب الاشراف : بلاذرى (276 ه )
25 - ايضاح الفوائد: سيد بن طاووس (664 ه )
26 - الايقاظ من الهجعة : شيخ حر عاملى (1104 ه )
27 - باقيات الصالحات : شيخ عباس قمى
28 - بحارالانوار: علامه مجلسى (1110 ه )
29 - البداية و النهاية : ابن كثير (774 ه )
30 - بشارة المصطفى : ابوجعفر طبرى (ق 4 و 5 ه )
31 - بلدالامين : شيخ بهائى (1031 ه )
32 - تاريخ ‌الاسلام : ذهبى (748 ه )
33 - تاريخ ‌الخميس : حلبى (1044 ه )
34 - تاريخ بغداد: خطيب بغدادى (463 ه )
35 - تاريخ دمشق : ابن عساكر (573 ه )
36 - تاءويل الايات الظاهرة : سيد شرف الدين حسينى (بعد 950 ه )
37 - تحف العقول : ابن شعبه حرانى (ق 4 ه )
38 - تحفة الاشراف : ابن زكى
39 - التدوين : رافعى قزوينى (ق 5 و 6 ه )
40 - تذكرة الخواص : ابن جوزى (597 ه )
41 - الترغيب و الترهيب : ابن المنذر
42 - تسبيحات حضرت فاطمه عليهاالسلام : محمد روحانى على آبادى
43 - تفسير ابن كثير (774 ه )
44 - تفسير ابوالفتوح رازى (قبل 588 ه )
45 - تفسير الدرالمنثور: سيوطى (911 ه )
46 - تفسير برهان : سيد هاشم بحرانى (1107 ه )
47 - تفسير بغوى (516 ه )
48 - تفسير صافى : فيض كاشانى
49 - تفسير طبرى (310 ه )
50 - تفسير عياشى (ح 320 ه )
51 - تفسير فرات كوفى (330 ه )
52 - تفسير قمى : على بن ابراهيم (ق 3 ه )
53 - تفسير كنزالدقائق : شيخ محمد بن محمدرضا قمى (ق 12 ه )
54 - تفسير لاهيجى
55 - تفسير نورالثقلين : حويزى
56 - تقريب المعارف : ابوالصلاح حلبى (بعد 374 ه )
57 - توحيد: شيخ صدوق (381 ه )
58 - تهذيب التهذيب : ابن حجر عسقلانى (852 ه )
59 - تهذيب : شيخ طوسى (460 ه )
60 - الثاقب فى المناقب : ابن حمزه طوسى (585 ه )
61 - ثواب الاعمال : شيخ صدوق (381 ه )
62 - جلاءالعيون : علامه مجلسى (1110 ه )
63 - جمال الاسبوع : سيد بن طاووس (664 ه )
64 - جمع الجوامع : سيوطى (911 ه )
65 - حلية الاولياء: ابونعيم اصفهانى (430 ه )
66 - الخرائج و الجرائح : قطب الدين راوندى (573 ه )
67 - خصائص نسائى (303 ه )
68 - خصال : شيخ صدوق (381 ه )
69 - دستور معالم الحكم : قاضى قضاى (454 ه )
70 - دعائم الاسلام : قاضى نعمان مغربى (363 ه )
71 - دعوات : قطب الدين راوندى (573 ه )
72 - دلائل الامامة : ابوجعفر طبرى (ق 4 و 5 ه )
73 - الدمعة الساكبة : محقق بهبهانى
74 - ذخائرالعقبى : محب الدين طبرى (694 ه )
75 - الذرية الطاهرة : دولابى (310 ه )
76 - ربيع الابرار: زمخشرى
77 - روضة الواعظين : ابن فتال نيشابورى (508 ه )
78 - زوائد مسند بزاز
79 - سرائر: ابن ادريس حلى
80 - سنن ابن ماجه قزوينى (273 ه )
81 - سنن ابوداود سجستانى
82 - سنن بيهقى (428 ه )
83 - سنن ترمذى (279 ه )
84 - سنن نسائى (303 ه )
85 - سر اعلام النبلاء: ذهبى (748 ه )
86 - شرايع الاسلام : محقق حلى
87 - شرح الاخبار: قاضى نعمان مغربى (363 ه )
88 - شرح نهج البلاغه : ابن ابى الحديد (655 ه )
89 - صحيح ابن حبان (354 ه )
90 - صحيح بخارى (256 ه )
91 - صحيح مسلم (261 ه )
92 - صحيفة الرضا عليه السلام : على بن موسى عليهماالسلام (203 ه )
93 - صحيفة الزهراء عليهاالسلام : جواد قيومى اصفهانى
94 - صفة الصفوة ، ابن جوزى (597 ه )
95 - صواعق المحرقه : ابن حجر هيتمى
96 - طبقات الكبرى : ابن سعد كاتب (230 ه )
97 - الطرائف : سيد بن طاووس (664 ه )
98 - عدة الداعى
99 - علل الشرايع : شيخ صدوق (381 ه )
100 - عمل اليوم و الليلة : ابن السنى
101 - عوالى اللئالى : ابن ابى جمهور، محمد بن على احسانى (940 ه )
102 - عيون اخبارالرضا عليه السلام : شيخ صدوق (381 ه )
103 - عيون المعجزات : ابن عبدالوهاب (بعد 447 ه )
104 - غاية المرام : سيدهاشم بحرانى (1107 ه )
105 - غررالحكم : آمدى (ق 5 و 6 ه )
106 - فرائدالسمطين : حموينى (722 ه )
107 - فردوس : ابن شيرويه ديلمى (509 ه )
108 - فضائل الاشهر الثلاثة : شيخ صدوق (381 ه )
109 - فضائل العشرة : ابوالسعادات
110 - فقه الرضا عليه السلام : شلمغانى (322 ه )
111 - فلاح السائل : سيد رضى الدين طاووس (664 ه )
112 - فيض القدير: مناوى (1035 ه )
113 - كافى : محمد بن يعقوب كلينى (328 ه )
114 - الكامل : ابن عدى (363 ه )
115 - كامل الزيارات : ابن قولويه
116 - كامل بهائى : شيخ بهاءالدين عاملى
117 - كتاب الادب : عباس عنبرى
118 - كتاب المعراج : شيخ صدوق (381 ه )
119 - كشف الغمة : محقق اربلى (694 ه )
120 - كشف اليقين : علامه حلى (726 ه )
121 - كفاية الطالب : گنجى شافعى (658 ه )
122 - كنزالعمال : ابن متقى هندى
123 - كنز جامع الفوائد: سيدعلى نجفى (بعد 950 ه )
124 - لسان الميزان : ابن حجر عسقلانى (852 ه )
125 - اللمعة البيضاء فى شرح خطبة الزهرا عليهاالسلام : حاج محمدعلى بن احمد قراچه داغى اونسارى (وفات : بعد 1306)
126 - مبسوط: شيخ طوسى (460 ه )
127 - مجمع البيان : ابوعلى طبرسى (520 ه )
128 - مجمع الزوائد: هيثمى (807 ه )
129 - مجموع الغرائب : تقى الدين ابراهيم بن على كفعمى عاملى (905 ه )
130 - محاسن : احمد بن محمد بن خالد برقى (274 ه )
131 - المحتضر: حسن بن سليمان
132 - محجة البيضاء: ملامحسن فيض كاشانى
133 - مختصر النافع : محقق حلى
134 - مختصر تاريخ دمشق : ابن منظور (710 ه )
135 - مختلف الشيعه : علامه حلى (726 ه )
136 - المدهش
137 - مدارك الاحكام
138 - مدينة المعاجز: سيدهاشم بحرانى
139 - مرآت العقول : علامه مجلسى (1110 ه )
140 - المراسم : سلار
141 - مستدرك الوسائل : ميرزاحسين نورى
142 - مستدرك حاكم نيشابورى (405 ه )
143 - مسند احمد بن حنبل (241 ه )
144 - مسند حميدى
145 - مسند طياليسى (259 ه )
146 - مسند عبد بن حميد
147 - مسند على بن ابى طالب عليه السلام : سيوطى (911 ه )
148 - مسند فاطمة الزهرا عليهاالسلام : سيوطى 911 ه )
149 - مشكاة المصابيح : خطيب تبريزى
150 - مشكل الاثار: طحاوى (321 ه )
151 - مصابيح السنة : بغوى (516 ه )
152 - مصباح الانوار: شيخ هاشم بن محمد (ق 6 ه )
153 - مصباح المبتدى
154 - مصباح المتهجد: شيخ طوسى (460 ه )
155 - مصنف ابن ابى شيبه (235 ه )
156 - مصنف عبدالرزاق صنعانى (211 ه )
157 - معالم التنزيل : بغوى (516 ه )
158 - معالم الزلفى : سيدهاشم بحرانى (1107 ه )
159 - معانى الاخبار: شيخ صدوق (381 ه )
160 - مفتاح الفلاح : شيخ بهائى
161 - مقتل الحسين : خطيب خوارزمى (568 ه )
162 - المعجم الكبير: طبرانى (360 ه )
163 - مقنعه : شيخ مفيد (413 ه )
164 - مكارم الاخلاق
165 - مناقب ابن شهر آشوب (588 ه )
166 - مناقب ابن مغازلى (483 ه )
167 - مناقب اميرالمؤ منين : ابن سليمان صنعانى كوفى (ق 3 ه )
168 - منتقى الجمان : شيخ حسن بن شهشيانى
169 - من لا يحضره الفقيه : شيخ صدوق (381 ه )
170 - موارد الظمان : نورالدين على بن ابى بكر هيثمى (807 ه )
171 - الموجز الحاوى
172 - موضح اوهام الجمع و التفريق : خطيب خوارزمى بغدادى (463 ه )
173 - مولد فاطمة : شيخ صدوق (381 ه )
174 - مهج الدعوات : سيد بن طاووس (664 ه )
175 - ميزان الاعتدال : ذهبى (748 ه )
176 - نزهة المجالس : صفورى (بعد 884 ه )
177 - نزهة الناظر: حلوانى
178 - نفحات اللاهوت : محقق كركى (937 ه )
179 - نمازهاى حضرت فاطمه عليهاالسلام : محمد روحانى على آبادى
180 - نهايه : شيخ طوسى (460 ه )
181 - نهج البلاغه : سيد رضى (406 ه )
182 - وسائل الشيعه : شيخ حر عاملى (1104 ه )
183 - الوسيلة الى نيل الفضيلة : ابن حمزه
184 - وفاة فاطمة الزهراء: بلادى بحرانى
185 - هداية الامة : شيخ حر عاملى (1104 ه ).
ضميمه پنجم : تسبيحات حضرت فاطمه عليهاالسلام 
نگارنده كتابى به نام پژوهشى درباره تسبيح و تسبيحات حضرت فاطمه عليهاالسلام نگاشته كه بخش سوم آن كتاب تماما درباره تسبيحات آن حضرت مى باشد، و چون هر آنچه لازم بوده كه گفته شود، در اين بخش از كتاب مذكور يادآور شده ام لذا آن را عينا در اينجا مى آورم .
فصل اول : آيا تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام برترين ذكر است ؟
درباره برترين ذكر و اينكه در ميان اذكار رايج ، كدام يك از آنها افضل و برتر مى باشد، روايات و احاديث فراوانى وجود دارد و به چند گروه تقسيم مى شود:
گروه اول : رواياتى كه تصريح دارند بر اينكه مجموع تسبيحات اربعه يعنى سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اكبر برترين ذكر مى باشد.
روايات اين گروه فراوان بوده و از طريق شيعه و اهل سنت ، متفقا نقل شده اند.(1259)
گروه دوم : رواياتى كه تصريح دارند بر اينكه ذكر لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظيم برترين و بالاترين ذكر است .
اين گروه روايات نيز، هم از طريق شيعه نقل شده اند و هم از طريق اهل سنت .(1260)
گروه سوم : رواياتى كه تصريح دارند بر اينكه ذكر لا اله الا الله برترين و بالاترين ذكر است .
روايات اين گروه نيز فراوان بوده و از طريق شيعه و اهل سنت نقل شده اند.(1261)
گروه چهارم : رواياتى كه تصريح و تاءكيد دارند كه ذكر الحمدلله به تنهايى ، برترين و بالاترين اذكار است .(1262)
گروه پنجم : رواياتى كه تصريح دارند بر اينكه ذكر الله اكبر برترين ذكر است .(1263)
گروه ششم : رواياتى كه تصريح دارند بر اينكه ذكر صلوات بر پيامبر و خاندان ايشان برترين ذكر است .(1264)
گروه هفتم : رواياتى كه تصريح دارند بر اينكه ذكر تسبيح فاطمه زهرا عليهاالسلام برترين و بالاترين ذكر است .
و... .
نگارنده معتقد است هر يك از اقسام يادشده از آن جهت كه ذكر خداوند متعال هستند داراى فضيلت مى باشند، البته تسبيحات اربعه به دليللل اينكه دربردارنده چهار ذكر مهم و نيز به آن توصيه شده ، نسبت به ساير اقسام ذكر داراى نوعى برترى است خصوصا آنكه روايات تصريح كننده بر برترى تسبيحات اربعه از جهت تعداد بيشتر و از جهت قوت سند و متن قابل توجه تر مى باشند. اما تاءكيد شيعه بر افضل بودن تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام - در حالى كه يك ذكر نيز نسبت به تسبيحات اربعه كمتر دارد - دليل ديگرى دارد و آن اين است كه اين تسبيح منسوب به دختر گرامى پيامبر يعنى حضرت فاطمه عليهاالسلام مى باشد و آن حضرت تا آخرين لحظات حيات بر انجام آن مداومت داشته در هيچ حال آن را ترك نمى كرده است .
برترين ذكر در كلام امام محمد باقر عليه السلام 
امام باقر عليه السلام فرمايد:
ما عبد الله بشى ء اءفضل من تسبيح الزهراء، لو كان شى ء اءفضل منه لنحله رسول الله فاطمة (1265)
ترجمه :
خداوند متعال به چيزى برتر از تسبيح حضرت زهرا عليهاالسلام عبادت نشده است ، همانا اگر چيزى بافضيلت تر و برتر از آن وجود داشت ، رسول خدا صلى الله عليه و آله آن را به حضرت فاطمه عليهاالسلام تعليم مى نمود.
و در جاى ديگر فرمايد:
من سبح تسبيح فاطمة الزهراء عليهاالسلام فقد ذكر الله ذكرا كثيرا (1266)
ترجمه :
هر كس براى تسبيح خداوند، از تسبيح فاطمه زهرا عليهاالسلام استفاده كند، محققا خداوند متعال را ذكر كثير گفته است - يا بگوييد: خداوند را به برترين ذكر ياد نموده است .
برترين ذكر در كلام امام جعفر صادق عليه السلام 
از امام صادق عليه السلام درباره تفسير آيه (و اذكرو الله ذكرا كثيرا)(1267) سؤ ال كردند، ايشان فرمود:
من سبح فاطمة عليهاالسلام فقد ذكر الله الذكر الكثير (1268)
ترجمه :
هر كس خداوند را با تسبيح فاطمه زهرا عليهاالسلام ذكر بگويد، ذكر كثير گفته است .
و يونس بن يعقوب گويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم : اگر كسى صد مرتبه سبحان الله بگويد، آيا او از مصاديق كسانى است كه ذكر كثير گفته اند؟
امام عليه السلام فرمود: بله .(1269)
فصل دوم : آثار و ثمرات تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام 
آثار تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام در كلام امام باقر عليه السلام
امام محمدباقر عليه السلام در اين مورد فرمايد:
من سبح تسبيح الزهراء ثم استغفر غفر له ، و هى مائة باللسان و اءلف فى الميزان ، و يطرد الشيطان ، و يرضى الرحمن (1270)
ترجمه :
هر كس تسبيح حضرت زهرا را به جاى آورد و سپس از گناهش استغفار كند، خداوند آن گناه را بر او مى بخشد. زيرا تسبيح حضرت زهرا عليهاالسلام گرچه صد ذكر در زبان است ولى هزار بار ترازوى اعمال انسان را سنگين تر مى كند و شيطان را مى راند، و خداوند بخشايشگر را خشنود مى سازد.
نكته بسيار مهمى كه تذكر آن را در اينجا ضرورى مى دانم اين است كه طبق روايت نقل شده برخى چنين تصور كرده و اظهار نموده اند كه علت غفران و بخشش خداوند متعال تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام است بنابراين گفته اند: هر كس تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام را به جاى آورد و در حال تسبيح حضور قلب داشته باشد خداوند متعال گناهان او را مى بخشد.
بنابراين با اندك تاءملى معلوم مى شود كه تسبيح حضرت زهرا عليهاالسلام در قلب و روح انسان ايجاد آمادگى براى توبه و استغفار كرده ، و خداوند متعال نيز به دليل استغفار حقيقى شخص ، گناه او را بخشيده است ، نه آنكه تسبيح ، راءسا و مستقلا دليل غفران و بخشش گناهان باشد زيرا خداوند متعال براى بخشش گناهان سه شرط اساسى قرار داده كه عبارتند از:
1 - معصيت و گناه را ترك كنيم
2 - بر گناهان گذشته خود نادم و پشيمان باشيم
3 - عزم خود را جزم كنيم كه پس از آن ، هرگز مرتكب آن گناه نشويم . حال اگر آن گناه حق انسانى را از بين برده باشد، شرط چهارمى نيز وجود دارد و آن اينكه :
4 - حق او به وى بازگردانده شود، و يا از او طلب حلاليت و گذشت نماييم .

next page

fehrest page

back page